دو دوست با پای پياده از جاده ای در بيابان عبور ميکردند.
بين راه سر موضوعی اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند.يکی از آنها از سر خشم؛بر چهره ديگری سيلی زد. دوستی که سيلی خورده بود؛سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چيزی بگويد،روی شنهای بيابان نوشت "امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلی زد".
درباره ما
سلام دوستای گلم مطلب وموضوع خاصی نمیذارم فقط وقتی دلم گرفت یه سرمیام دوست دارم مطالبم وبخونید ونظربدید تا مطمئن شم منم تودنیاتنها نیستم دوستتون دارم. نظریادتون نره
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
چه موقت های از روز دلتون میگیرد؟
بنظر شما انجمن سایت را فعال کنیم ؟
آمار سایت
کدهای اختصاصی